جواد پوشه
جنسیت | وضعیت | تاریخ تولد | تاریخ مرگ | محل تولد | محل مرگ | سن | اشتغال |
---|---|---|---|---|---|---|---|
مرد/پسر | شهید | ۷ تیر ۱۳۸۸ | ۸ مهر ۱۴۰۱ | زاهدان | زاهدان | ۱۳ | دانش آموز |
من #جواد_پوشه هستم. من در تاریخ ۸ مهر ماه ۱۴۰۱ کشته شدم. فقط ۱۳ سالم بود، متولد ۷ تیرماه ۱۳۸۸. فرزند احمد بودم و اهل و ساکن شیرآباد زاهدان. روایت کوتاهی دارم به کوتاهی عمر زندگیم.
جمعه ۸ مهرماه بود، روزی که بعد از ظهرش «جمعه خونین» نامیده شد. مثل هر جمعه با خانوادم برای خوندن نماز عازم مسجد مکی شدیم. اون روز مردم بعد از نماز در اعتراض به تجاوز به یه دختر ۱۵ ساله بلوچ توسط فرمانده نیروی انتظامی چابهار و در حمایت از اعتراضات سراسری ضد حكومتی بعد از کشته شدن مهسا امینی در اطراف کلانتری ۱۴ زاهدان تجمع کردن ولی نیروهای سرکوبگر که شامل سپاه، بسیج و یگان ویژه بودن، با شلیک مستقیم مردم رو به رگبار گلوله جنگی بستن و سر و قلب اونا رو به قصد کشتن هدف میگرفتن. دهها نفر کشته شدن. یه سری از تک تیراندازای یگان ویژه و لباس شخصیا توی کلانتری و پشت بامها مستقر شده بودن، هلیکوپتر نظامی هم از بالا به مردم شلیک میکرد، صحنه جنگ بود اونجا… ناگهان گلوله ای از پشت سر به من شلیک شد و صورتم رو شکافت و از گونه راستم خارج شد، در جا چشم از دنیا بستم. یه تک تیرانداز از فاصله زیاد سر منو هدف قرار گرفته بود.
پیکر بیجون و خونین من بر روی زمین بود و مردم ناباورانه بهم نگاه میکردن، آخه به چه گناهی؟ من چه خطر و تهدیدی بودم براشون که از پشت سر بهم شلیک کردن؟
من در زادگاهم مظلومانه به خاک سپرده شدم.
خانم مهربونی به نام آتوسا یه نهال توت به نام من در ۲۶ بهمن ماه ۱۴۰۱ به زمین روستای سبز هدیه داد، من از این نهال جوانه زدم، جوانه ای بنام آزادی. راستی هموطن امروز روز تولدمه، اگه زنده بودم شمع تولد ۱۴ سالگیمو فوت میکردم. ولی حکومت ضحاک نگذاشت. من در ابتدای نوجوانی با هزاران امید و آرزو در زیر خروارها خاک آرمیدم.
روز آزادی ایران، من و تمام کشته های مظلوم بلوچ رو را یاد کن.
بیوگرافی توسط @LoabatK